محمد

محمد

کاملا شخصی و بی محتوا !!!
محمد

محمد

کاملا شخصی و بی محتوا !!!

هنر نزد ایرانیان است و بس !!

 

میگید نه ؟

 

سالهای سال تلاش و مرارت میکشن که نکنه یه روزی بیچاره شن ! چرا چون هیچ سازمان حمایتی درستی نداریم . البته اشتباه نکید منظورم سازمان تامین اجتماعی نیست چون این سازمان کاری به اینکار نداره ! وظیفش چیزه دیگه ای که نمیشه گفت !

 

 

 

به طرف موبایل دزدی با جعبه جعلی فروختن اما تو کلانتری با دزده که خیلی محترمانه صحبت میکنه کاری ندارن اما اونی که بهش ظلم شده رو بخاطره اینکه رو دست آقاهه که داشته گزارش شکایت رو مینوشته نگاه کرده ،  به باد کتک و فحش و ناسزا میگیرن !!

 

رئیس جمهورش خودش با مسئولین نیروی انتظامی جلسه میزاره و اتفاقا باجناقشو با واسطه گری  مسئول پلیس میکنه بعد تو روزنامه از طریق سخنگوش میگه : من نبودم ها ، تقصیر من نیست ها ، والا من هیچکارم . تمام این برخوردای توهین آمیزی که تو خیابون با مردم میشه رو میندازه تقصیر این و اون . البته این درسته که از قدیم گفتن ژیان ماشین نمیشه و باجناق فامیل !!! بعد یه عده آدم ظاهر بین که میبینن یه خانوم لنگه پاچه ای رو گرفتن کلی تو دلشون دعا به بجون نیروهای همیشه در صحنه انتظامی میکنن .

((در مجموع بی بی از  بی تونبونی خونه نشین شده !!!!!))

 

امروز خوندم بیماری کلیوی که نیاز به سه نوبت دیالیز در هفته دارن بخاطر کمبود دستگاههای دیالیز مجبورن فقط دو نوبت در هفته دیالیز بشن و این موضوع منجر به این شده که بسیاری از اونا فوت کنن . اما میلیاردها تومن پول خرج سفرهای آقایان به کشورهای مختلف میشه و اخیرا هم آقا قراره با یه هیئت 30 نفره بره حج !!!!!! البته این هیئت سی نفره اون چیزی که اعلام شده اما همه میدونن وقتی یه رئیس جمهور قراره بره سفر چند صد نفر فقط در گیر این سفر میشن . در مورد بیماری دیالیزی باید بگم که سه نوبت در هفته جزء ضروری ترین کارهاست . تازه در طول هفته نیاز به یه سری مراقبت ها هم داره مثلا باید مرتبا" قرص کلسیم استفاده کنن و بسیاری از ویتامین هایی رو که هنگام دیالیز از دست میدن با دارو جبران کنن که اونم واسه خودش داستانی داره .

 

رئیس مجلسش تو دانشگاه صنعتی شریف میگه : والا ما منابع کم داریم و باید با خساست ازش استفاده کنیم .  از اینکه نفت گرون میشه خوشحال نشید چون پول زیاد میاد تو مملکت و باعث میشه تورم درست بشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! چرا چون ما شعور نداریم که کجا و چه جوری از منابع باید استفاده کنیم . !

 

ولش کنید هرچی بگم بازم کمه .

 

دیروز خیلی حالم گرفته شد استقلال به صنعت نفت باخت . آخرش هم که آقای کریمی بچه ها رو دور زمین دووند ! این اتفاقا فقط تو تیمهای محلی ممکنه اتفاق بیوفتده و کمتر تو باشگاههای آدم حسابی میوفته . یه زمانی بطور جدی فوتبال بازی میکردم و تو باشگاههای راه آهن و بانک ملی و باشگاههای زیادی فوتبال بازی کردم ( یه خورده پز بدم – سال 64 هم عضو تیم ملی نوجوانان ایران بودم ) تو تمام سالهایی که بطور جدی فوتبال بازی کردم فقط یه بار که تو تیم بوتان بودم پرویز ابوطالب بخاطر باخت به تیم اکباتان 10 دور مارو بعداز بازی دور زمین دووند . در اون زمان بوتان جزء تیمهای دست اولی بود . ولی از تیم استقلال خیلی بعید بود .

برای یه مدتی اینجا نخواهم آمد . حتی ممکنه به دوستان خوبم هم نتونم سر بزنم . بنابر این دلخور نشید اگه به وبلاگتون سر نزدم . بخصوص روی صحبتم با دوست قدیمی بهاره جانه .

بقول یه دوستی شدیدا خوردم به دیوار . اما به محض اینکه تونست روبرا بشم حتما میام .

ضمنا اگه نظری خواستید بذارد اجازه داده شده که بدون تائید رد بشه . بنابراین نظرتون نیاز به تائید نداره و در جا ثبت خواهد شد .  

فعلا خدانگهدار .

 اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است

( دکتر علی شریعتی )

چهار شنبه شب رفتم چهار راه اسلامبول که کارای چاپی که سفارش د ادم تحویل بگیرم اما نمیدونم چی شد سر از ساختمون پلاسکو و مرکز خرید اونجا در آوردم . بعداز کلی دور زدن اینور و اونور رفتن وکلی قیمت بالا پائین کردن سر انجام یک پولیور خریدم . اما ساعت 9 شد و دیگه به کار اصلیم نرسیدم  !

روز پنج شنبه هم از صبح از خونه زدم بیرون تا بکارای که از قبل مونده بودم برسم که البته 80 درصد کارام انجام شد .ابتدا قسمت گارانتی شرکت ایران خودرو تو یادگار امام . سپس شهرک کوی دانشگاه در جاده کرج وبعد میدان فاطمی برای دریافت طلب بعد میدان آرژانتین برای دیدن یک نفری سپس خیابان سهروردی و بعد میدان هفت حوض نارمک و بعد خیابان جشنواره و بعد شهرک پردیسان و بعد قیطریه و سرانجام خانه . کلی کار انجام شد . هیچی بد تر از شنیدن آهنگای تکراری دابولی با صداهای درست شده بوسیله کامپیوتر نیست . هست ؟ نه نیست .

البته یکی رو جا انداختم یه سرم رفتم بیمارستان ملاقات مادرم . فعلا دوباره بستری شده واسه شیمی درمانی و احتملا تا دوشنبه کارش طول میکشه .

روز پنج شنبه انگاری یه جور دیگه ای بود نه اینکه اتفاق خاصی افتاده باشه اما یه خورده فضا سنگین بود . بنظرم میاد فکرم داره مشغول یه موضوع جدید میشه .

 

احتیاط   احتیاط  !!!!

 

میگن شرط عقله اما کاشکی نبود و بازهم میگفتن که تو عاقلی !!!

 

چرا گاهی حرفای درونی باز گو کردنش بسیار سنگین و سخته ؟  جسارت گفتنه ..................تبعاتی داره که نمشه نسبت بهش بی تفاوت بود  . البته اگه از نوع آبدوخیاری باشه اصلا مهم نیست چون گوش همه از این جملات رو دلی پره .  تشخیص اینکه کدومش واقعی یه و کدومش اظهار لطف آبدو خیاری و دل خوشکنک ه سخته .  در هر حال علت خفه شدن و بریده بریده شدن احساسات عاطفی افراد فقط و فقط بخاطره  عدم  پیش بینی عکس العمل طرف مقابله  نه چیز دیگه . ترس و نگرانی که هیچ وقت از شخص خود من دور نشده و نمیشه .